نمىشود که فقط دم از محبت فاطمهى زهرا(س) بزنیم ولی …
مگر نمىگوييم كه «حتّى تورّم قدماها» اينقدر در محراب عبادت خدا ايستاد! ما هم بايد در محراب عبادت بايستيم. ما هم بايد ذكر خدا بگوييم. ما هم بايد محبت الهى را در دلمان روزبهروز زياد كنيم. مگر نمىگوييم كه با حال ناتوانى به مسجد رفت، تا حقى را احقاق كند؟ ما هم بايد در همهى حالات تلاش كنيم، تا حق را احقاق كنيم. ما هم بايد از كسى نترسيم. مگر نمىگوييم كه يكتنه در مقابل جامعهى بزرگ زمان خود ايستاد؟ ما هم بايد همچنان كه همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلّة اهله»، از كم بودن تعدادمان در مقابل دنياى ظلم و استكبار نترسيم و تلاش كنيم. مگر نمىگوييم كه آن بزرگوار كارى كرد كه سورهى دهر دربارهى او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ايثار نسبت به فقرا و كمك به محرومان، به قيمت گرسنگى كشيدن خود؛ «و يؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصه». ما هم بايد همين كارها را بكنيم. اين نمىشود كه ما دم از محبت فاطمهى زهرا(سلاماللَّهعليها) بزنيم، در حالى كه آن بزرگوار براى خاطر گرسنگان، نان را از گلوى خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين(عليهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان (عليهالسّلام) - بريد و به آن فقير داد؛ نه يك روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مىگوييم پيرو چنين كسى هستيم؛ ولى ما نه فقط نان را از گلوى خود نمىبُريم كه به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوى فقرا هم مىبُريم!بیانات در ديدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
نظرات
ارسال نظر