گوشهای از فضائل حضرت حمزه سیدالشهداء
حضرت حمزه در سال دوم بعثت اسلام آورد و همراه پیامبر عزیز صلی الله علیه وآله هجرت نمود. او از نامداران قریش بود، همین که شنید ابوجهل توهین و جسارت به پیامبر صلی الله علیه وآله کرده، با شدت ناراحتی وارد مسجدالحرام شد، دید که ابوجهل در کنار کعبه نشسته است با کمان خود چنان بر سر او زد که شکافته شد و گفت: من دین محمد صلی الله علیه وآله را پذیرفته ام، چرا به او توهین کرده ای؟ مسلمان شدن حمزه، در قدرت اسلام و جلوگیری از آزار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقش مهمی داشت. پیامبر صلی الله علیه وآله میان حمزه و زیدبنحارثه برادری برقرار کرد. حضرت علی علیه السلام میفرمود: ای کاش، بعد از رحلت پیامبر اسلام، دو یار همچون جعفر طیار و حمزه داشتیم. حمزه در سال اول هجری پرچمدار رسول اللَّه صلی الله علیه وآله در جنگ بواط و جنگ بنیقینقاع بود. (1) او در جنگ بدر، افراد متعددی را به هلاکت رساند و در جنگ احد به هر سو حمله میکرد، دشمن را تار و مار مینمود. رسول خدا صلی الله علیه وآله همین که بدن مقدس حمزه را در احد قطعه قطعه دید، تصمیم گرفت (2) که 70 نفر از مشرکان را به این سرنوشت برساند، ولی آیه نازل شد که: «هرگاه خواستید مجازات کنید، فقط به مقداری که به شما تعدّی شده، کیفر دهید نه بیشتر از آن و اگر صبر و شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است» بعد از نزول آیه شریفه، بلا فاصله پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گفت: «صبر میکنم، صبر میکنم». با اینکه برای پیامبر زمانی سخت تر از هنگامی که بدن مبارک حضرت حمزه را با آن وضع در میدان دید، وجود نداشت ولی به خاطر رضای خداوند چنان صبر و بزرگواری از خود نشان داد که قابل بیان نیست. همین مشرکان مکّه که در احد، آن چنان رفتار کردند، بعد از چند سال (روز فتح مکّه) به فرمان رسول گرامی صلی الله علیه وآله مورد عفو عمومی قرار گرفتند. اگر رفتار مشرکان را در احد، کنار رفتار پیامبر صلی الله علیه وآله با مردم مکّه قرار دهیم عواطف و بزرگواری و انسانیت را مشاهده مینماییم. حمزه شهیدی است که امام سجاد علیه السلام در خطبه مسجد شام (بعد از شهادت امام حسین علیه السّلام) به خویشاوندی او افتخار نمود. او به فرمان پیامبر بزرگوار صلی الله علیه وآله در بعضی جنگها فرمانده بود و با تهدیدات خود، جلوی سوء قصدها و توطئهها را نسبت به پیامبر عزیز صلی الله علیه وآله میگرفت. حمزه کسی است که در جنگ بدر، یکی از سرکردگان ارتش کفر را که به قدرت خود مغرور بود، هلاک نمود. او کسی است که روز قیامت بر مرکب رسول خدا صلی الله علیه وآله سوار میشود. حضرت فاطمه زهرا علیها السلام هر هفته به زیارت قبر او رفته، اشک میریخت. حمزه کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دربارهاش فرمود: هر کس مرا زیارت کند، ولی به زیارت حمزه نرود، جفا کرده است. حمزه شهیدی است که سینهاش را بعد از شهادت، شکافته، جگرش را بیرون آوردند و جویدند، گوش و بینی و دست و پای مبارکش را قطعه قطعه نمودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله لباس خود را از تن بیرون آورد و بر روی جنازه قطعه قطعه شده حضرت حمزه انداخت. وقتی که صفیه خواهر حمزه (عمه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله) به احد آمد تا بدن برادر شهیدش را ببیند، پیامبر اکرم به فرزند صفیه گفت: مادرت را منصرف کن. آن بانوی اسلام گفت: من میدانم؛ برادرم شهید شده است و بدن مبارکش را قطعه قطعه کردهاند، میتوانم صبر کنم، این شهادتها در راه خدا کم است، ما از این پیشامد خشنودیم و صبر کرده و در راه خداوند متعال به حساب میآوریم. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که روحیه را آنقدر بالا دیدند، اجازه دادند که خواهر بر سر جنازه برادر حاضر شود، ولی در عین حال رسول خدا صلی الله علیه وآله دست مبارکش را بر قلب این بانو (که عمه اوست) گذارد، خواهر گریهها کرد، رسول خدا صلی الله علیه وآله هم گریه کرد، ولی جملهای برخلاف رضا و تسلیم نگفت. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هفتاد و دو بار، بر بدن حمزه نماز خواند به این ترتیب که اول بر حمزه نماز خواند، سپس هر یک از شهدا را که میآوردند در کنار بدن مقدس حمزه قرار میدادند و پیامبر صلی الله علیه وآله بر هر دو نماز میگزاردند. حمزه کسی بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله دربارهاش فرمود: «احبُّ اَعمامی الیَّ حمزةُ». شهیدی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله همین که دید، زنان مدینه برای سایر شهدا عزاداری و گریه میکنند، با چشمان اشکبار فرمود: «لکِنْ حَمزةُ لا بَواکیَ لَهُ»، «حیف، که برای عموی شهیدم گریه کنندهای نیست». زنان مدینه از آن پس برای حمزه به قدری عزاداری کردند که رسول خدا صلی الله علیه وآله در حق آنان فرمود: به خانههایتان برگردید، خداوند پاداش این عزاداری شما را با رحم و الطاف خود جبران کند، انصافاً حق یاری را ادا نمودید.
نظرات
ارسال نظر