از منظر اصحاب حسین
هر زخم شود خندهی عشق
«وَالله» نمیرد هرگز
آن دل که بُود زندهی عشق
میروند
یکبهیک
در دل قربانگاه
میشوند
پروانه
بر گرد ثارالله
همه دلسپرده بر عشق
همه دستشسته از جان
همه جان نهاده بر کف
بهامید وصل جانان
که مباد غیر وصلش
به دوعالم آرزویی
سر خم می سلامت
شکند اگر سبویی
أَهْلاً وَ سَهْلاً زُوّار حُسِین
تَبارَکَ الله أَنصارِ حُسِین
***
از منظر اصحاب حسین
سر چیست؟! بهجز بار گران!
بر پیکر عشّاق بُود
بوسهی عشق؛ تیر و سنان
میشوند
یکبهیک
جانفدای حسین
میروند
از حرم
تا خدای حسین
همه راهیان کویش
شده مست از سبویش
همه سرنهاده بر کف
بههوای تار مویش
که اگر دهیم جان را
بهکنار خواهدآمد
به جنازه گر نیاید
به مزار خواهدآمد
أَهْلاً وَ سَهْلاً زُوّار حُسِین
تَبارَکَ الله أَنصارِ حُسِین
شاعر: حسین سالکی