لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود
بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود
زینب، فرشته، آینه، حوریه، عاطفه
از جنس خانوادهای از این قبیل بود
گودال هم که رفت فقط سربهزیر بود
شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود
**
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط، واله و حیران زینب است
هر آیه در صحایف عِلْوی به وصف صبر
نازل بر انبیا شده در شأن زینب است
ایوب صابر است ولیکن در این مقام
انصاف ده که ریزهخور خوان زینب است
در قتلگاه جسم برادر بهروی دست
بگرفت کای خدای من! این جان زینب است
قربانی تو است بکن از کرم قبول
کاری چنین بر عهدهی ایمان زینب است
**
کوچهبهکوچه لشگر کوفه شکست خورد
از دست خانمی که تماماً اصیل بود
ویرانه کرد کاخ بلند یزید را
زینب تبر نداشت، ولیکن خلیل بود