شب هفتم دهه اول صفر

فیلم های مراسم

  • روضه | نترسم از گرفتاری که ایمانم حسن باشد
        حاج حنیف طاهری
    نترسم از گرفتاری که ایمانم حسن باشد
    اگر دنیا همه درد است، درمانم حسن باشد

    جذامی فخر بفروشد که مهمانم حسن باشد
    نه تنها ما، پیمبر بر لبش «جانم حسن» باشد

    بگویم بی‌عدد هروقت که زار و پریشانم
    حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم

    ردیف آورده‌ام در وصف تو حُسن غزل‌ها را
    شنیدیم از کرامت‌های تو ضرب‌المثل‌ها را

    به عمرت فتنه‌ها دیدی و طی کردی جمل‌ها را
    بگیریم از خودت تفسیر «أَحْلی مِن عسل»ها را

    به غیر از قاسم تو مرگ در کام که شیرین است!
    «حسین بن علی» تنها سرش پیش تو پایین است

    نفهمیده کسی قبل از تو معنای کرامت را
    تویی آن‌کس که برده از علی ارث امامت را

    و من در بند‌بند صلح تو دیدم شهامت را
    تو دنیا را به ما دادی، محبّت کن قیامت را

    اگر که صلح هم کردی، برای حفظ دین باشد
    تو که سربند القابت «معزّ المؤمنین» باشد

    چگونه شکر گویم سایه‌ای که بر سرم داری!
    فقط بر دوستانت نه! به دشمن هم کرم داری

    کسی که ناسزا گفته‌است را هم محترم داری
    تو که این‌قدر آقایی، بگو آیا حرم داری؟!

    پس از داغ صفر خواهیم‌دید آری ربیعت را
    چراغان در چراغان، صحن در صحن بقیعت را

    تو را جانسوز‌تر از روضه‌‌های کربلا دیدم
    تو را در لابه‌لای گریه‌های بی‌هوا دیدم

    تو را همراه مادر در میان کوچه‌ها دیدم
    شبیه گوشواره بر زمین آنجا تو را دیدم

    تو دیدی در میان کوچه روی ماه نیلی بود
    بمیرم من برایت، قاتل تو ضرب سیلی بود

    غریب خانه‌ی خود بودی و از یار محرومی
    نبوده ظاهراً تنهاتر از تو هیچ معصومی

    تو حتّی بین اصحاب خودت تنها و مظلومی
    تو را انداخت از پا همسرت با شیر مسمومی

    از آن زهری که خوردی رنگ رخسار تو برگشته‌است
    همه داغ دل ما شیعیانت از دوتا تشت است

    یکی تشتی که در آن پاره‌هایی از جگر بوده‌است
    یکی دیگر همان تشتی که نامش تشت زر بوده‌است

    همان تشتی که در کاخ ستمگر جای سر بوده‌است
    همان سر که خدا از زخم‌هایش باخبر بوده‌است

    دل زینب از آن مجلس چه آزرده‌است، واویلا!
    لب و دندان آن سر خیزران خورده‌است، واویلا!
  • زمینه | آسمون و زمین و زمون به هوای تو با دل خون می‌خونن
        حاج حنیف طاهری
    آسمون و زمین و زمون
    به هوای تو با دل خون می‌خونن
    رو زمین چه غریبی ولی
    همه توو آسمون پای تو می‌مونن

    سر من به فدای غبار کم قدم تو
    منم اون که همیشه بودم گدای کرم تو
    توی رویا دیدم که شدم زائر حرم تو

    وای!
    بیاین همگی بریم
    در خونه‌ی کریم
    ای غریب، امام حسن

    ***
    تویی که یادگار غمو
    ناله‌های غریبونه‌‌ی زهرایی
    توی کوچه‌های مدینه
    دوباره شبیه قدیما تنهایی

    دیگه لحظه‌ی آخره و موقع سفرته
    توی تشت مقابل تو پاره‌ی جگرته
    هنوزم پیش چشم تو گوشواره‌ی مادرته

    تو!
    شاهد ماجرایی
    شهید کوچه‌هایی
    ای غریب، امام حسن
  • زمینه |‌ ای که دل بردی از من با نگاهی
        حاج حنیف طاهری
    ای که دل بردی از من با نگاهی
    توو بساطم ندارم جز آهی
    غیر روضه ندارم پناهی

    ای خیر دنیا و آخرتم
    تا با توام تو‌و اوج عزّتم
    ایشالا با دعای تو‌ میشه
    ختم به شهادت عاقبتم

    ای شور شیرین
    ای دین و آیینم
    من کشته‌مردتم
    ای ذکر تلقینم

    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله

    ***

    ای که عشق تو برام مقدّسه
    نوکرت دوباره دلواپسه
    کی به ضریحت دستم می‌رسه

    یا مولا، یا قتیل العبرات
    قسم به گریه‌ی مخدّرات
    آرزومه سر بذارم روی
    تربت اعلی، مال کربلا

    ای هدیه‌ی خدا
    مَنْ اسْمُهُ دَوَاءٌ
    اطْلُبْنَا يَا حُسَيْنُ
    کربلا، کربلا

    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله

    ***

    يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ
    دَخِيلُكَ يا قَطِيعَ الْكَفَّيْنِ
    أَغِثْنِي يا كَفِيلَ الزَّيْنَبَيْنِ

    تو دریایی، تو آب زلالی
    تو نوری، خورشید لایزالی
    تا نفس توو سینمه
    بِنَفْسِی أَنْتَ أَهْلِی وَمَالی

    دستم به دامن
    ماه «امّ البنین»
    وعدمون کربلا
    فی یوم الاربعین

    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
  • واحد | من جگرپاره‌ی زهرایم و پاره‌جگرم
        حاج حنیف طاهری
    من جگرپاره‌ی زهرايم و پاره‌جگرم
    همه را يارم و خود از همه مظلوم‌ترم

    خانه‌ام قتلگه و يار ستمگر قاتل
    سوخته از شرر زهر، ز پا تا به‌سرم

    عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب
    قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم

    لب فرو بستم و ديدم که اهانت می‌کرد
    قاتل مادر مظلومه‌ی من بر پدرم

    با وجودی که خزان کُشت بهارانم را
    تشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم

    من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی
    سوخته از شرر دوزخيان بال و پرم؟

    قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز
    قاتل مادر خود را سر منبر نگرم

    تا در آن کوچه رخ ياس نبی گشت کبود
    تيره شد صورت خورشيد به پيش نظرم

    مضطرب بودم و لرزيدم و حيران بودم
    که چسان مادر خود را به سوی خانه برم!

    در همان لحظه که شد مادر من نقش زمين
    من نگه کردم و او گفت خدايا پسرم!
  • واحد | قبله‌ی عاشقیم کربلاته
        حاج حنیف طاهری
    قبله‌ی عاشقیم کربلاته
    محور زندگیم روضه‌هاته
    مادرم گفته حتّی بهشتم
    زیر پاته

    ثارالله و بن ثاره
    دلتنگت شدم دوباره
    درد عشق تو عزیزم
    عزیزم درمون نداره

    عشق تو وصیت پدرم
    دردمو دوا بکن یه حرم
    دم‌دمای اربعین ببرم
    یه حرم، فقط یه حرم

    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله

    ***

    من بدون تو عمرم تباهه
    حال من تو حرم روبه‌راهه
    اون کسی که ندید کربلاتو
    بی‌پناهه

    بیچاره اون عاشقی که
    اصلاً کربلا نرفته
    هر هفته شبای جمعه
    دلش از دوری گرفته

    جان مادرت حسین یه‌سفر
    کربلا نرفته‌ها رو ببر
    زیر گنبد طلای قمر
    یه‌سفر، فقط یه سفر

    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
    یا اباعبدالله
  • تک | از قعر ضلالت تا اوج تولّی
        حاج حنیف طاهری

    از قعر ضلالت
    تا اوج تولّی
    از خاک حقارت
    تا عرش معلّی

    از ذرّات ناچیز
    تا خورشید بالا
    با ذکر شریفت
    طی شد این مدارج

    یا بابَ الحَوائِج
    یا بابَ الحَوائِج

    ***

    مجنون غم تو
    محبوب خدا شد
    نام دل‌نشینت
    نور ربّنا شد

    اسمت را که بردم
    حاجاتم روا شد
    ای در کل عالم
    تسبیح تو رایج

    یا بابَ الحَوائِج
    یا بابَ الحَوائِج

    ***

    از آغوش مادر
    تا اوج سعادت
    از دنیای فانی
    تا صبح قیامت

    هر کس را که دادند
    توفیق شهادت
    دستش را گرفتی
    ای روح مدارج

    یا بابَ الحَوائِج
    یا بابَ الحَوائِج
  • شور | هذا مِنْ فَضْلِ الحَسَن
        حاج حنیف طاهری
    هذا مِنْ فَضْلِ الحَسَن
    اگه شدم سینه‌زن
    اگه شدم سینه‌چاک
    شهنشه بی‌کفن

    قلبه‌ی دل ما حسنه
    شور کربلا با حسنه
    هر حسین ما یاحسنه

    از حسن دارم یاحسین گفتنامو
    از حسن دارم کربلا رفتنامو

    ***

    هذا مِنْ فَضْلِ الکَریم
    اگه که ما نوکریم
    اگه که ما نوکرای
    فاطمه و حیدریم

    سفره‌دار عالم حسنه
    نقش روی پرچم حسنه
    بانی محرّم حسنه

    تنها شاهی که با گدا همنشینه
    عزّت عالم، معزّالمؤمنینه

    ***

    هذا مِنْ فَضْلِ الْاِمام
    و ذلّه مستدام
    اگه شدم خاک پای
    حسن علیه‌السلام

    کربلا ظهور حسنه
    جلوه‌ی غیور حسنه
    قاسمم حضور حسنه

    با حسن میشه جاده‌ی عشق و طی کرد
    اونکه با تیغش ناقه‌ی سرخ و پی کرد
  • شور | پادشها! قوم ما بنده و اقوام تو شه‌زاده شها
        حاج حنیف طاهری
    پادشها! قوم ما بنده و اقوام تو شه‌زاده شها
    هر که دربند تو باشد، بُود آزاده شها
    نام زیبای تو دارد اثر باده شها
    شکرلله که‌ مسیرم به تو‌ افتاده شها

    منی که به دلم جز
    غمت را نپذیرم
    برای تو نمیرم
    برای که بمیرم؟!

    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    ماتَ شَهیدا

    ***

    ای صنما! صنما، محترما، محتشما، مغتنما
    روی تو قبله و شش‌گوشه‌ی تو قبله‌نما
    لایق عشق تو‌ خوبان جهانند نه ما
    گوشه چشمی به زهیر دل ما هم بنما

    منی که همه عمرم
    به عشق تو اسیرم
    برای تو‌ نمیرم
    برای که بمیرم؟!

    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    مَنْ ماتَ عَلَی حُبِّکَ
    ماتَ شَهیدا
  • شور | فریاد از این دوری، مشتاقی و مهجوری
        حاج حنیف طاهری
    فریاد از این دوری
    مشتاقی و مهجوری
    تو عشق فراعشقی
    تو نور فرانوری

    ای آشنای دیرین
    ای گریه‌های شیرین
    ما را بِکش به بندت
    در زلف چون کمندت

    ای عشق تو در اشک برافروخته معلوم
    معشوق جهانی و چرا این همه مظلوم
    خلقی بشناسند مرا با تو ولی حیف
    در کوی تو معروفم و از روی تو محروم

    حسین، حسین، حسین، حسین
    حسین، حسین، حسین، حسین

    ***

    در مسلک شیدایی
    در قامت زیبایی 
    ما را که تو منظوری
    خاطر نرود جایی

    دل می‌رود ز دستم
    من می نخورده مستم
    تا جان دهم به یارم
    دست از طلب ندارم

    آن اشک که خرج تو شود، مَحرم راز است 
    ای عشق که خاک حرمت مُهر نماز است
    غم نیست که درها همه بسته‌است به‌رویم
    «أَلْمِنَّةُ لِله» که در میکده باز است

    حسین، حسین، حسین، حسین
    حسین، حسین، حسین، حسین
  • شور | چی داره اسمت، انقدر عزیزه؟!
        حاج حنیف طاهری
    چی داره اسمت
    انقد عزیزه؟!
    هنوز نگفته روضه‌خون اشکم می‌ریزه!

    چه کرده داغت
    بدون‌مرزه؟!
    هنوز یه پرچم می‌بینم دلم می‌لرزه!
    أَبي عَبدِالله

    اسمتو هرکی پیشم میاره
    میره دلم دوباره، دوباره
    تموم دنیارم داشته باشه
    اون‌که تو رو نداره، چی داره؟!

    دست ما رو می‌گیری
    عاشق دست خالی نیست
    خوبه حال ما با تو
    جز دوریت ملالی نیست

    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین
    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین

    ***

    خدا نیاره
    انقده بد شم
    که بی‌تفاوت از کنار روضه رد شم!

    خدا نیاره
    «نِعْمَ الأَمیر»م
    این‌همه ادعام میشه، برات نمیرم!
    أَبي عَبدِالله

    منو رها نکردی با دردم
    دورت شلوغه، دورت بگردم
    داری چرا تو‌ انقد هوامو؟!
    من که برا تو کاری نکردم

    دلتنگیتو دوس دارم
    اون بغض نهانی کو؟!
    یعنی توو صف محشر
    می‌پرسی فلانی کو؟

    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین
    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین

    ***

    حیف از سر تو
    که غرق‌خونه
    نذاشتن از پیکر تو چیزی بمونه!

    حیف از تن تو
    که رو زمینه
    کسی که نگفت مادرت میاد می‌بینه!
    أَبي عَبدِالله

    حیف لبت که تشنه رها شد
    چاره‌ی دفن تو بوریا شد
    تو مقتلا نوشتن توو گودال
    چجوری زینب از تو جدا شد

    توی قتلگاه آقا
    خون و خاکو حل کردی
    انقد مهربون بودی
    سنگارم بغل کردی

    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین
    یا بابَ نِجاة الأُمَّه حُسَین

صوت های مراسم

  • دل به غمت مبتلا
        حاج حنیف طاهری
  • سخنرانی
        حجت الاسلام عابدینی
  • روضه | نترسم از گرفتاری که ایمانم حسن باشد
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | آسمون و زمین و زمون به هوای تو با دل خون می‌خونن
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | ‌ ای که دل بردی از من با نگاهی
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | من جگرپاره‌ی زهرایم و پاره‌جگرم
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | قبله‌ی عاشقیم کربلاته
        حاج حنیف طاهری
  • تک | از قعر ضلالت تا اوج تولّی
        حاج حنیف طاهری
  • شور | هذا مِنْ فَضْلِ الحَسَن
        حاج حنیف طاهری
  • شور | پادشها! قوم ما بنده و اقوام تو شه‌زاده شها
        حاج حنیف طاهری
  • شور | فریاد از این دوری، مشتاقی و مهجوری
        حاج حنیف طاهری
  • شور | از بالای نیزه‌ها، تا بین تشت طلا…
        حاج حنیف طاهری
  • شور | چی داره اسمت، انقدر عزیزه؟!
        حاج حنیف طاهری

تصاویر مراسم